1- من خیلی درس (برای خواندن) دارم. (درس هایم سنگین است.)
I have a lot of studies.
2- او خیلی درس خوان است.
She’s very studious.
3- من قصد دارم در خارج ادامه تحصیل بدهم.
I’m going to continue my studies abroad.
1- من خیلی درس (برای خواندن) دارم. (درس هایم سنگین است.)
I have a lot of studies.
2- او خیلی درس خوان است.
She’s very studious.
3- من قصد دارم در خارج ادامه تحصیل بدهم.
I’m going to continue my studies abroad.
ھم بیان یا Homonym گروھی از واژگان و لغات هستند که از لحاظ تلفظ و نگارش املایی مشابه بوده ولیکن بر معانی غیرمرتبط و متفاوتی اشاره دارند. به عنوان مثال تلفظ دو واژه site و sight یکسان بوده ولی معنای دو کلمه متفاوت می باشد. site به معنای موقیعت و مکان بوده در حالی که sight به معنای دید و بینش می باشد. به عنوان مثالی دیگر، lead به معنای سرب می باشد و در معنای دیگرش lead رهبری و هدایت معنی می گردد. هم بیان ها یا Homonym ها به دو صورت می باشند: در صورتی که تلفظ دو واژه یکسان بوده ولی نوشتار آن دو متفاوت باشد Homophones نامیده می شوند (مانند مثال اول). همچنین در صورتی که علاوه بر تلفظ، نوشتار دو واژه نیز یکسان باشند تحت عنوان Homographs شناخته می گردد (مانند مثال دوم).
In linguistics, a homonym is, in the strict sense, one of a group of words that share the same spelling and the same pronunciation but have different meanings.
معنای تداعی ذھنی یا Associate meaning معنایی است منطبق با درک ذاتی شخص و در شش بخش قابل بررسی است که در زیر به معرفی هر یک پرداخته می شود:
معنای ضمنی: منطبق با مرجع فکری شخص در مورد یک سوژه ی خاص
معنی منتج: از ھم نشینی واژگان در چینش ھای متداول و فحواھای خاص.
معنای اجتماعی: در چینش واژگان به ھدف ایجاد روابط اجتماعی کلامی در میان گویشوران.
معنای عاطفی: ابراز احساسات و عواطف گوینده ی کلام.
معنای بازتابی: کاربرد یک واژه به ھدف پررنگ کردن تاثیر تمامی واژه ھای به کار گرفته شده در گفتار.
معنای موضوعی: بررسی تاثیر چگونگی قرار گرفتن واژگان در کنار یکدیگر به جھت افزایش تاثیر گفتار.
در این بخش به معرفی جملات و عبارات رایج در زمینه خودرو و موتور آن پرداخته می شود. جملات رایج زبان انگلیسی، در مورد موتور خودرو، اجزاء اصلی موتور، تعمیرات و ... در این قسمت و در قالب 19 جمله به همراه ترجمه فارسی آنها عنوان شده است.
1- موتور مثل ساعت کار می کند.
The engine ticks.
2- موتور تنظیم نیست.
The engine is not tuned / is idle.
در ادامه مطالب آموزشی در زمینه گرامر زبان انگلیسی، در این بخش به معرفی یکی از کاربردی ترین موضوعات در زبان انگلیسی یعنی صفت ها پرداخته می شود. صفات (Adjectives) لغاتی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیا، مکانها و ... را بیان می نمایند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مؤنث بطور یکسان بکار برده می شوند:
a rich man/woman
rich men/women
اما فقط موارد استثنا، صفات this و that میباشند که پیش از اسامی جمع به these و those تبدیل میشوند:
this apple - those apples, that car - those cars
در این مطلب جملات کاربردی زبان انگلیسی در زمینه عکاسی، صحبت ها، مکالمات و جملات کاربردی مرتبط به ابن حوزه عنوان می شود. در ادامه مطلب می توانید 12 جمله رایج و کاربردی در زمینه عکاسی و عکس گرفتن را به همراه ترجمه فارسی آن مشاهده نمایید.
1- لطف می کنید یک عکس از من بگیرید؟
Would you please take a picture of me?
2- آیا عکس رنگی می خواهید؟
Do you want a color photograph?
1- لطفاً برو قصابی کمی گوشت بخر بیا.
Please go and buy some meat at the butcher's.
2- ممکن است مقداری گوشت چرخ کرده به من بدهید؟
Could you give me some ground/ minced meat?
همان گونه که در مطالب قبلی نیز عنوان گردید، ضمیر کلمهای دستوری یا گرامری است که جانشین یک اسم یا عبارت اسمی می گردد. ضمایر انواع مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: ضمایر فاعلی، مفعولی، ملکی، انعکاسی، اشارهای، نامعین، نسبی و سؤالی که از این میان ضمایر فاعلی، مفعولی ملکی و انعکاسی جزو ضمایر شخصی به حساب میآیند. در این مطلب به بررسی ضمایر ملکی، انعکاسی، اشاره ای، نامعین، نسبی و سوالی پرداخته می شود.
ضمایر ملکی و صفات ملکی
ضمایر ملکی و صفات ملکی نشان میدهند که چه چیزی به چه کسی تعلق دارد.
همان گونه که در مطالب قبلی ملاحظه نموده اید، مجموعه مطالب جملات کاربردی زبان انگلیسی در برخی از حوزه ها و زمینه ها معرفی گردید. در این مطلب به معرفی گروهی دیگر از اصطلاحات، عبارات و جملات کاربردی مهم و رایج زبان انگلیسی در داتشگاه، در مورد اساتید دانشگاه، دانشکده ها، تدریس، اظهار نظر در مورد اساتید و ... پرداخته می شود. در ادامه مطلب 22 جمله کاربردی به همراه ترجمه فارسی آنها عنوان می گردند.
1- آیا آقای رحیمی عضو هیات علمی است؟
Is Mr. Rahimi on faculty?
2- بله، او استادیار/ دانشیار بسیار خوبی است.
Yes, he is a very good assistant professor/associate professor.
همانند مطالب قبل، در این نوشته نیز به معرفی گروهی دیگر از عبارات و اصطلاحات کابردی زبان انگلیسی پرداخته می شود. در این مطلب سعی شده تا جملات ضروری و رایج انگلیسی در مورد امتحانات دانشگاه، نمرات امتحانی، میان ترم، پایان ترم و سایر موارد مرتبط عنوان گردد.
1- طبق تقویم دانشگاه، امتحان ما 5 خرداد است.
According to the university calendar, our exam is on Khordad 5th.
2- من میان ترم نمره خوبی گرفتم.
I got a good mark/grade in the mid-term exam.
با گسترده شدن فناوری اطلاعات و نفوذ همه جانبه وسایل ارتباط از راه
دور به عمق جامعه، ابزارها و روش های آموزش نیز دچار تحول شده است. تحول این
ابزارها و روش ها در جهتی است که هر فرد در هر زمان و هر مکان بتواند با امکانات
خودش و در بازه زمانی که خودش مشخص می کند مشغول یادگیری گردد.
در
سال های نه چندان دور آموزش از راه دور مطرح شده است. این نوع آموزش ویژگی های
خودش رو دارد و دارای مزایای زیادی است. ابتدا آموزش به صورت مکاتبه ای بود و تنها
راه ارتباط استفاده از نامه بود. با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی و از همه مهمتر
ارزان تر شدن هزینه استفاده از تکنولوژی، استفاده از ابزار های جدید تر برای
انتقال دانش مطرح گردید. با به وجود آمدن و گسترش اینترنت این پدیده جدی تر دنبال
شده و ابزار ها و روش ها و استاندارد هایی برای آموزش الکترونیک مطرح شده است و هر
روز اصلاحات جدیدتری در این زمینه انجام می شود. در واقع می توان گفت آموزش
الکترونیکی استفاده از ابزار های انتقال اطلاعات به صورت الکترونیکی (مثل اینترنت)
برای انتقال اطلاعات و دانش می باشد.
به گفته پیتر نیومارک (1988) اولین ردپای ترجمه را میتوان در سه هزار سال قبل از میلاد و دوران پادشاهی مصر باستان دید که نوشتههایی به دو زبان در منطقه الفاتین (Elephantine) یافت شده است. لازم به ذکر است که نظیر این نوشتهها به دو زبان به صورت سنگ و یا نوشتههای روی پوست از پادشاهان ایرانی قبل از میلاد نیز یافت شده و موجود میباشند.
ولیکن آغاز ترجمه به صورت رسمی به حدود سال 240 قبل از میلاد باز میگردد. در آن زمان شخصی به نام لیویوس آندریکوس (Livius Andricus ) متن «ادیسه» اثر هومر را از یونانی به لاتین برگرداند. در قرن دوم قبل از میلاد نیز ترجمه تورات توسط هفتاد تن از علمای یهودی به منظور رفع نیازهای جامعه یهودی اسکندریه که به زبان لاتین تکلم میکردند انجام شد.
Metaphor (استعاره) مطابق آن چه در فرهنگ لغت زبان انگلیسی آمده است به شرح زیر تعریف می گردد:
A metaphor is a figure of speech that describes a subject by asserting that it is, on some point of comparison, the same as another otherwise unrelated object.
استعاره (تشبیه) صورتی از کلام است که در آن موضوعی نا مرتبط به موضوعی دیگر تشبیه می شود تا از این طریق ویژه گی مورد نظر آن موضوع اثبات شود.
همان گونه که در مطالب قبلی عنوان گردید، اصطلاحات از بخشھای مھم ھر زبان ھستند که ترجمه آنھا نیازمند دانش و اطلاعات وسیع در زبان مبدا است. اصطلاح، از نظر تعریف عبارت یا جمله ایست که نمی توان معنی کل آن را از روی معنی اجزای آن بدست آورد و از این رو فرھنگ لغات نمی توانند کمک شایانی در این زمینه بکنند.
اصطلاحات به مانند تک واژه ھا دارای معانی ثابت و قراردادی ھستند که باید آنھا را مثل معنی واژه ھا از قبل حفظ بود و یا حداقل به فرھنگ ھای تخصصی در ھمین زمینه مثل : فرھنگ اصطلاحات و ضرب المثلھا " مراجعه نمود. به نمونه ای از اصطلاحات انگلیسی و معادل آنھا توجه نمایید.
چیزی بارش نیست he is no scholar
بازی در می آره he plays fast and loose
The term phrasal verb is commonly applied to two or three distinct but related constructions in English: a verb and a particle and/or a preposition co-occur forming a single semantic unit.
This semantic unit cannot be understood based upon the meanings of the individual parts in isolation, but rather it must be taken as a whole. In other words, the meaning is non-compositional and thus unpredictable.
• In media-studies terminology, denotation is an example of the first level of analysis: what the audience can get from a page. Denotation often refers to something literal, and avoids being a metaphor.
There are several different forms of synecdoche examples including:
اصطلاحات (Idioms) همان گونه که در مطالب قبلی عنوان گردید، کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند و یا از این جهت که دارای معنیای هستند که نمیتوان از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود. در این قسمت به معرفی برخی از اصطلاحات زبان انگلیسی پرداخته می شود:
1- Piece of cake
مثل آب خوردن، خیلی آسان
2- Straight from the horse's mouth
از منبع موثق، از خود شخص شنیدن، دست اول
3- Talk turkey
جدی صحبت کردن، رک و پوست کنده حرف زدن
اصطلاحات (idioms) کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند همچون عبارت Long time, no see! و یا از این جهت که دارای معنیای هستند که نمیتواند از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود مانند It's raining cats and dogs
هر زبانی دارای اصطلاحات خاص خودش میباشد و اغلب آموختن آنها برای زبانآموزها دشوار میباشد. به مثال زیر توجه نمایید:
معنای تحت اللفظی (نه یک اصطلاح):
- She broke the ice with a small hammer and dropped it into the blender.
- او با کمک یک چکش کوچک یخ را شکست و آن را داخل دستگاه مخلوط کن انداخت.
جعبه لایتنر یک روش کارآمد و موثر برای فراگیری کلمات و عبارات می باشد که در آن از کارتهای نمایش یا همان فلش کارتها استفاده می گردد. این روش که توسط یک روزنامه نگار آلمانی به نام سباستین لایتنر (Sebastian Leitner) در دهه هفتاد میلادی ابداع گردید به افراد کمک می کند تا بدون تلاش و زحمت بسیار، مطالب را از حافظه کوتاه مدت خود به حافظه بلند مدت خود منتقل نمایید.
آزمایشات روانشناسان و نیز تجربه نشان می دهد حدود 75% از هر آنچه را که انسان ها از بر می کنند پس از گذشت حدود 48 ساعت فراموش می شود. حتی پس از 20 دقیقه ممکن است 40% آن فراموش گردد. همچنین پس از گذشت 8 روز تنها 20% مطالب در ذهن باقی می ماند و در واقع به حافظه درازمدت منتقل می شود. بنابراین می توان عنوان نمود که ما می توانیم از فراموش کردن لغاتی که قصد بخاطر سپردن آنها را داریم اجتناب کنیم به شرط آنکه آنها را بطور منظم و به تناوب تکرار نماییم.
چالش ها و مشکلات اصلی پیش روی زبان آموزان که عملا سه مورد اصلی می باشد در ادامه مطلب بررسی شده است:
1- انگیزه و هیجان در آموختن زبان
همه زبانآموزان علاقه دارند که به خوبی انگلیسی صحبت کنند. آنها از این فکر که قادر باشند «روان و سلیس» صحبت کنند و با دیگران به انگلیسی ارتباط برقرار کنند به شور و هیجان میآیند. اما آنها اغلب توجهی به خود فرآیند آموزش ندارند. در نظر برخی از زبانآموزان، فراگیری زبان انگلیسی یک اجبار بوده و چیـزی است که مجبور به انجام آن هستنـد، ولی میل و انگیزه ای به آن ندارنـد. این افراد در فراگیری زبان انگلیسی هیچ لذتی نمیبینند. به طور خلاصه، بیشتر زبانآموزان دوست دارند که انگلیسی صحبت کنند ولی دوست ندارند به فراگیری زبان انگلیسی مشغول باشند. این اولین و مهمترین مشکلی است که پیش روی یک زبان آموز قرار دارد، زیرا کسی که تمایلی به فراگیری یک زبان خارجی نـدارد، آن را بـه خوبی فرا نخواهـد گـرفت. اگـر شما «انگلیسی» را دوست نداشتـه باشیـد، در یادگیری آن نیز با مشکلات گوناگونی مواجه خواهید شد.
معمولاً افراد هنگام مطالعهی یک متن (مثلاً یک روزنامه) سعی میکنند با حداقل تلاش و حداکثر سرعت به محتوای اصلی مطلب پی ببرند. شاید بتوان این استراتژی را «تند خوانی» نامید. در این استراتژی مغز تلاش میکند تا جای ممکن کلمات کمتری را بخواند و تنها کسری از ثانیه روی هر کلمه توقف میکند. ممکن است زبانآموزان نیز این تکنیک و روش را برای خواندن متون انگلیسی بکار بگیرند.
حال باید دید استراتژی تتندخوانی چه ویژگیهایی دارد:
کلمات گرامری از قبیل حروف اضافه و حروف تعریف دیده نمیشوند. چشم انسان تنها روی کلماتی از قبیل اسمها، فعلها، صفات و قیدهای اصلی توقف میکند.
وجوه کلمه دیده نمیشود (مانند قسمت دوم یا سوم یک فعل).
انگلیسی آمریکایی (American English) و انگلیسی بریتانیایی (British English) دو زبان مجزا هستند یا دو حالت مختلف از زبان انگلیسی؟ برخی اذعان می نمایند که این دو زبان مختلف هستند ولی بعضی افراد این دو زبان را صرفا حالتهای مختلفی از یک زبان میدانند.
البته هیچ پاسخ دقیقی برای این سوال وجود ندارد. تنها میتوان گفت که تفاوتهایی میان این دو وجود دارد. البته باید توجه نمود که این تفاوتها جزئی بوده و در اثر یکپارچه شدن دنیای امروز این تفاوتها روز به روز هم کمتر میشوند.
در ادامه برخی از تفاوتهای میان این دو نسخه از زبان انگلیسی معرفی می گردد.
املای کلمات
انگلیسی بریتانیایی تمایل دارد که املای بسیاری از کلماتی که ریشه فرانسوی دارد را حفظ کند، در حالیکه آمریکاییها بیشتر سعی میکنند لغات را همانطور که تلفظ میکنند، بنویسند. علاوه بر این، آنها حروفی را که مورد نیاز نیست حذف میکنند.