همان گونه که در مطالب قبلی عنوان گردید، اصطلاحات از بخشھای مھم ھر زبان ھستند که ترجمه آنھا نیازمند دانش و اطلاعات وسیع در زبان مبدا است. اصطلاح، از نظر تعریف عبارت یا جمله ایست که نمی توان معنی کل آن را از روی معنی اجزای آن بدست آورد و از این رو فرھنگ لغات نمی توانند کمک شایانی در این زمینه بکنند.
اصطلاحات به مانند تک واژه ھا دارای معانی ثابت و قراردادی ھستند که باید آنھا را مثل معنی واژه ھا از قبل حفظ بود و یا حداقل به فرھنگ ھای تخصصی در ھمین زمینه مثل : فرھنگ اصطلاحات و ضرب المثلھا " مراجعه نمود. به نمونه ای از اصطلاحات انگلیسی و معادل آنھا توجه نمایید.
چیزی بارش نیست he is no scholar
بازی در می آره he plays fast and loose
به درد ما نمی خوره it doesn’t serve our purpose
دلم براش تنگ شده I miss him
عقلش قد نمی دھد it's beyond his mind
خوش گذشت did you have a good time ?
زیر قولش زد he went back on his word
خم به ابرو نیاورد he didn’t turn a hair
به مادرش رفته است she takes after her mother
قیامتی بر پا کرد he made a scene
چنگی به دل نمی زند it makes no appeal
به خودم مربوط است that is my affair
جر نزن be fair
مودب باش behave yourself!
پکرم I feel blue
ھر چھ باداباد come what may
آفرین well done !
لطفی در حقم بکن do me a favor
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.