در مطالب قبلی راجع به مشکلات و بیماری ها در قالب جملات کاربردی انگلیسی در زمینه بیماری و مشکلات جسمی مطالبی عنوان گردید. در این بخش و در ادامه مطالب گذشته، برخی دیگر از جملات کاربردی و متداول در زمینه بیماری ها و مشکلات جسمی و فیزیکی، شامل کلیات، ناراحتی ها، دردها، مشکلات فیزیکی، دردهای جسمی و... مطرح می گردد. بدین منظور 59 جمله کاربردی و روزمره در زمینه بیماری و مشکلات جسمی در زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی آنها در این قسمت عنوان می گردند.
1- من سر درد دارم./ سرم درد می کند.
I have a headache.
2- من سر درد بسیار بدی دارم.
I have a terrible headache.
3- این سر درد دارد مرا می کشد (از پا در می آورد).
This headache is killing me.
4- یک آسپرین بخور و یک ساعت دراز بکش.
Take an aspirin and lie down for an hour.
5- من دندان درد دارم.
I have (a) toothache.
6- کمر درد دارم. نمی توانم خم بشوم.
I have (a) backache. I can’t bend over.
7- دل درد دارم.
I have(a) stomachache.
8- من سرما خورده ام.
I have a cold.
9- گلو درد دارم.
I have a sore throat.
10- تب دارم.
I have a fever/temperature.
11- من تب خفیفی دارم/اندکی تب دارم.
I have a slight fever/temperature.
12- عطسه می کنم.
I am sneezing.
13- او سرفه می کند.
He is coughing.
14- او آبریزش بینی دارد.
He has a runny nose.
15- او ضعف دارد. بدنش سست است.
He feels sluggish.
16- سرگیجه دارم./ سرم گیج میرود.
I am/ feel dizzy.
17- اخیراً مدتی است که سرگیجه دارم.
I’ve been having a dizzy spell lately.
18- سرگیجه دارم ./ سرم گیج میرود.
I am a dizzy feeling.
19- سرگیجه دارم./ سرم گیج میرود.
I’m having dizzy turns.
20- چشم هایم سیاهی رفت.
I blacked out for a moment.
21- آنفلونزا دارم.
I have the flu(=influenza).
22- بینی ام گرفته ایت.
My nose is stuffed-up/congested.
23- صدایم در نمی آید./ صدایم گرفته است.
I’ve lost my voice./my voice is cracking/ is hoarse/ is husky./I’m hoarse.
24- شب ها خر و پف می کنم.
I snore at night.
25- پایم/ بازویم/ شانه ام/زانویم/ مچم/ قوزک پایم/ گردنم/ ... درد می کند.
My leg/arm/shoulder/knee/wrist/ ankle/neck… hurts.
26- تمام تنم درد می کند.
My whole body hurts.
27- پشتم/ پایم/ بازویم/ سینه ام... درد می کند.
I have a pain in my back/leg/ arm/chest….
28- درد خفیفی در سینه ام دارم.
I have a dull ache in my chest.
29- درد شدیدی در سینه ام دارم.
I have a sharp pain in my chest.
30- قلبم تند میزند./طپش قلب دارم.
My heart is throbbing/fluttering.
31-فشار خونم بالا/ پایین است.
My blood pressure is high/low.
32- وقتی از پله ها بالا می روم به نفس نفس می افتم.
I run out of breath when I climb stairs.
33- به سختی نفس می کشم.
I have trouble breathing.
34- خیلی عرق می کنم.
I sweat/am sweating a lot.
35- تمام تنم عرق کرده است.
I ‘m sweating all over.
36- او سکته(قلبی) کرد./انفارکتوس کرد.
He had a heart attack/ an infraction.
37- به حالت کُما فرو رفت./ دچار کُما شد.
He went into a coma.
38- غش کرد./ بیهوش شد.
He fainted/ passed out.
39- ساعت 11 بهوش آمد.
He came to/ round at 11.
40- ماه آینده عمل (جراحی) خواهد شد.
He will have an operation next month.
41- او را فردا عمل می کنند.
He will have an operation next month.
42- دکتر چند تا آزمایش نوشت.
The doctor ordered some tests.
43- از ریه هایم/سینه ام عکس گرفتند.
They took an X-ray of my lungs./ they took a chest X-ray.
44- حالت چطور است؟
How do you feel?/ How are you feeling?
45- حالم خوب است./ حالم بد نیست.
I feel/ am feeling all right.
46- امروز حالم چندان خوب نیست.
I don’t feel very well today.
47- الان/ امروز حالت هیچ بهتر شده است؟
Do you feel any better now/today?
48- راستش نه. حسابی مریضم.
Not really. I’m pretty sick.
49- حالت خوبست؟/خوبی؟
Are you all right/ok?
50- (کمرت) امروز چطور است؟
How’s your (back) today?
51- هنوز هم درد می کند.
It still hurts.
52- خیلی درد می کند.
It’s very painful.
53- چه ناراحتی داری؟
What’s the matter(with you)?/ what’s wrong (with you)?
54- حالم خیلی بد است.
I feel awful. / I feel like hell.
55- چندان خوب به نظر نمی رسی. چه شده؟
You don’y look very well. What’s the matter?
56- رنگت پریده. چه شده است؟
You look pale. What’s the matter?
57- حالم بهم می خورد./حالت تهوع دارم.
I feel sick.
58- من حالت تهوع دارم.
I feel queasy.
59- من دارم بالا میارم.
I feel like throwing up.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.