اصطلاحات (Idioms) همان گونه که در مطالب قبلی نیز عنوان گردید، کلمات و عباراتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی می باشند و یا از این جهت که دارای معنیای هستند که نمیتوان از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود. در این قسمت که بخش دوم آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی می باشد، به معرفی برخی دیگر از اصطلاحات این زبان پرداخته می شود:
1- Catch (someone) red-handed
مچ کسی را گرفتن، سر بزنگاه کسی را دستگیر کردن
2- The fat is in the fire
دیگر کار از کار گذشته، آب ریخته را نمی شود جمع کرد
3- Shoot the breeze
اختلاط کردن، گپ زدن
4- On easy street
در ناز و نعمت، مرفه
5- Big mouth
دهن لق، زبان دراز، پر حرف
6- Go bananas
از شدت عصبانیت و یا خوشحالی دیوانه شدن
7- Feather in one's cap
مایه سرافرازی، باعث افتخار
8- Pull strings
اعمال نفوذ نمودن، پارتی بازی کردن
9- The coast is clear
اوضاع روبراه بودن، خبری نبودن، امن و امان بودن
10- No spring chicken
دیگر جوان نبودن، سنی از کسی گذشتن
11- One's number is up
عمر کسی به سر رسیدن، کار کسی تمام بودن
12- Rock the boat
آرامش را بر هم زدن، دردسر ایجاد نمودن
13- Call a spade a spade
بدون رودربایستی سخن گفتن، رک و پوست کنده گفتن
14- Dog eat dog
بی رحم، هرکی هرکی، ظالم
15- Grease one's palm
دم کسی را دیدن، سبیل کسی را چرب کردن
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.