قبل از هر چیز لازم است تا به خود واژه ترجمه (translation) و مشتقات آن بپردازیم. ترجمه عمل تغییر یک متن یا گفتار از یک زبان به زبان دیگر است. این تنها تعریفی ابتدایی و عامیانه از لفظ ترجمه است. شخصی که عملاً درگیر کار ترجمه است را مترجم (translator) مینامند و علمی که اصول و روش ترجمه را مورد مطالعه قرار میدهد علم ترجمه شناسی (translatology) نامیده میشود و شخصی که آگاه به این علم بوده و یا آن را مطالعه میکند، ترجمه شناس (translatologist) اطلاق میگردد.
معمولآً در ترجمه، ما با دو زبان سر و کار داریم و در نتیجه مقایسه و مقابله دو زبان مطرح می شود. بنابراین، میتوان گفت که ترجمه شناسی بخشی از زبان شناسی مقابله ای (contrastive linguistics) است.
زبانی که در آن زبان کار ترجمه را شروع میکنیم معمولاً زبان اول/ مبدأ (language1 = L1 یا Source language = SL) نامیده می شود و زبانی که ترجمه به آن ختم می شود زبان دوم/ مقصد (language 2 = L2 یا Target language =TL) نامیده می شود.
علاوه بر واژه translation از واژه دیگری نیز برای ترجمه استفاده می شود که آن واژه interpretation است که به معنی ترجمه، تعبیر یا تفسیر می باشد و شخصی که این کار را انجام میدهد مترجم یا مفسر (interpreter) نامیده می شود. امروزه واژه interpreter بیشتر برای مترجمان شفاهی و همزمان به کار میرود.
برای واژه «ترجمه» تعاریف مختلفی از سوی متخصصان فن بیان شده است که در اینجا به اختصار چند مورد بررسی میگردد.
جان کتفورد (Catford, 1965 ) ترجمه را اینگونه تعریف می کند:
"Translation is the replacement of textual material in one language by equivalent textual material in another language"
ترجمه جایگزینی مواد متنی در یک زبان (زبان مبدأ) با مواد متنی معادل در زبان دیگر (زبان مقصد) می باشد.
یوجین نایدا (E. Nida) نیز ترجمه را چنین تعریف می کند:
«ترجمه عبارت است از پیدا کردن نزدیکترین معادل طبیعی پیام زبان دهنده در زبان گیرنده، نخست از لحاظ معنایی و دوم از لحاظ سبک»
پیترنیومارک (P. Newmark) نیز می گوید:
«ترجمه فنی است که یک پیام نوشتاری در زبانی را با همان پیام در زبان دیگر جایگزین میکند»
ورنر وینتر (Werner Winter) می گوید:
«ترجمه کوششی است در جهت جایگزینی یک تجربه و یا فرمول خاصی از جهان پیرامون به زبان دیگر»
سروانتس (Cervantes) معتقد است:
«یک ترجمه مثل پشت قالی فقط می تواند طرح کار را نشان دهد»
کولی (Cowley) هم در دفاع از ترجمه آزاد خود می گوید:
«... ترجمه کلمه به کلمه و یا خط به خط به این می ماند که دیوانه ای حرف های دیوانهای دیگر را نقل کند.»
و یک ضربالمثل ایتالیایی هم کاملاً ترجمه را خیانت میداند:
Traduttore,Traditore که معنای آن «مترجم خائن است» می باشد.
ملاحظه می گردد که تعریف دقیق و فنی ترجمه کار چندان سادهای نیست و بیشتر تعریفهایی که تاکنون به دست آمده است غالباً آن قدر کلی و نظری است که عملاً هیچ گره ای از مشکلات مترجمان در کار ترجمه نمیگشاید.
هر مترجم پس از سالها ترجمه، تعریف تازهای از کار ترجمه استنباط می کند که باز هم اغلب برای خودش قابل فهم است و نمی تواند هیچگونه رهنمود عملی در اختیار مشتاقان کار ترجمه و مترجمان تازه کار قرار دهد.
اگر ترجمه را به صورت برگردان نوشته یا گفتهای از یک زبان به عنوان زبان مبدأ، به زبان دیگر یا زبان مقصد تعریف کنیم، مطلوبترین نوع این برگردان زمانی تحقق می یابد که تأثیر آن نوشته یا گفته در خواننده یا شنونده زبان مبدأ به خواننده یا شنونده زبان مقصد نیز منتقل شود. به عبارت ساده تر، ترجمه عبارت است از برگردان متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهش در صورت (Form) یا معنی (Meaning). این تعریف اگر چه دقیق است اما عملی نیست زیرا هیچ پیامی را نمیتوان بدون تغییر در صورت و معنی از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد. این مسئله به ساختارهای متفاوت زبان ها بر میگردد که در بحث نسبیت زبانی مفصلتر مورد بحث قرار میگیرد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.