مرکز تخصصی ترجمه انواع متون عمومی و تخصصی

مرکز تخصصی ترجمه انواع زبان های انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی در کوتاهترین زمان و کمترین هزینه با بالاترین کیفیت.

مرکز تخصصی ترجمه انواع متون عمومی و تخصصی

مرکز تخصصی ترجمه انواع زبان های انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی در کوتاهترین زمان و کمترین هزینه با بالاترین کیفیت.

ارائه دهنده کلیه خدمات ترجمه متون عمومی و تخصصی، مقالات علمی، ترجمه فارسی به انگلیسی مقالات ISI و ... با بالاترین کیفیت و کمترین قیمت
amouzeshcenter@gmail.com
میدان انقلاب، خیابان 12 فروردین، کوچه حقیقت، پلاک 4، واحد 7
0910-9232255
021-66974157

بایگانی
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
در ادامه مجموعه جملات کاربردی در زبان انگلیسی، در این قسمت قصد داریم تا به معرفی برخی از کاربردی ترین جملات زبان انگلیسی در مورد غذا و آشپزی بپردازیم. بنابراین در این بخش به معرفی جملات رایج و متداول در زمینه پختن غذا، آشپزی، رستوران، انواع طعم غذاها، طبخ غذا، آماده کردن مواد غذایی، انواع گوشت، ظروف غذاخوری، تعارفات و جملات رایج در رستوران ها پرداخته شده است. در ادامه 93 جمله بسیار کاربردی و متداول در زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی آنها معرفی شده است.

1- بشقاب ها روی قفسه بالایی می باشند.

The plates are on the top shelf.

 

2- می توانی چند بشقاب سالاد خوری (پیش دستی) برایم بیاوری؟

Can you get me some salad plates?

 

3- بشقاب غذاخوری (تخت) داخل کابینت پهلوی اجاق گاز است.

The dinner plates are in the cabinet next to the stove.

 

4- کاسه ها روی قفسه وسطی هستند.

The bowls are on the middle shelf.

 

5- آیا بشقاب سوپ خوری (گود) به تعداد کافی داری؟

Do you have enough soup plates/ deep plates?

 

6- لطفا روست بیف را توی دیس (مخصوص گوشت) بکشید.

Dish the roast beef out on the meat platter, please.

 

7- حالا کیک را روی دیس کیک خوری بلغزان.

Now slide the cake out on the cake server.

 

8- من معمولا سوپ را داخل سوپخوری (ظرف گود بزرگ برای سرو کردن سوپ و آش) سرو می کنم.

I usually serve the soup in a serving bowl.

 

9- لطفا ملاقه سوپ را داخل سوپخوری بگذارید.

Please put the (soup) ladle in the soup tureen.

 

10- لطفا این قابلمه (بزرگ) را روی شعله بگذارید.

Put this pan on the heat please.

 

11- قاشق سوپخوری به تعداد کافی نداریم. (منظور قاشقی است که از قاشق غذا خوری کوچکتر و گرد تر است.)

We don’t have enough soup spoons.

 

12- آیا قاشق مربا خوری/چایخوری اضافی داری؟

Do you have any extra dessert spoons/ tea spoons?

 

13- می توانی چند قاشق  غذا خوری به من قرض بدهی؟

Can you lend me some tablespoons?

 

14- تعداد بیشتری چنگال لازم داریم، مخصوصا چنگال سالاد خوری.

We need some more forks, especially salad forks.

 

15- کارد استیک بری و کارد کره خوری کم داریم.

We’re low on steak knives and butter knives.

 

16- کارد نان بری را جایی دیده ای؟

Have you seen the bread knife anywhere?

 

17- معمولا از این کفگیر برای گرفتن کف (یا مواد شناور) مایعات استفاده می کنم. (منظور کفگیر تخت سوراخ داری است که برای گرفتن کف یا مواد شناور مایعات بکار می رود.)

I usually use this skimmer to skim liquids.

 

18- بهتر است از این کفگیر برای برگرداندن ماهی استفاده کنی. (منظور نوعی کفگیر تخت است که سطح آن چندین شیار دارد.)

You’d better use a fish slice to turn the fish over.

 

19- چرا از این کفگیر استفاده نمی کنید؟

Why don’t you use this server?

server) هم به معنای دیس و هم به معنای کفگیر تختی که سوراخ یا شیار ندارد بکار می رود.)

 

20- نمکدان پشت سبد نان است.

The saltshaker is behind the breadbasket.

 

21- کمی آب داخل پارچ هست.

There’s some water in the pitcher.

 

22- آیا خامه داخل ظرف خامه (ظرف چینی کوچک برای ریختن خامه) هست؟

Is there any cream in the cream pitcher?

 

23- ماهیتابه روی قفسه پایینی می باشد.

The frying pan is on the bottom shelf.


24- یک میز دو نفره می خواستم.

Could we have a table for two, please?

 

25- میل دارید الان سفارش (غذا) بدهید آقا/ سرکار خانم؟

Would you like to order now sir/ma’am?

 

26- بله لطفا. من استیک می خورم.

Yes, please. I’ll have the steak.

 

27- چه نوع سبزیجاتی میل دارید؟

What vegetables would you like?

 

28- نخود سبز و اسفناج می خورم.

I’ll have green peas and spinach.

 

29- استیکتان چطور سرخ شود؟

How would you like your steak?

 

30- میل دارم آبدار/ معمولی/ برشته سرخ شود.

I’d like it rare/ medium/ well-done.

 

31- برای دسر چه میل دارید؟

What would you like for dessert?

 

32- آیا میل دارید چیزی بخورید؟

Would you like something to eat?

 

33- من یک چیز برگر و یک ظرف سیب زمینی سرخ شده می خواهم.

I’d like a cheeseburger and an order of French fries.

 

34- تو چه چیزی می خوری؟

What are you going to have?

 

35- می خواهم تخم مرغ نیمرو و نان تست شده سفارش بدهم.

 I’m going to order fried eggs and toast.

 

36- به نظر من خوبست. من هم از همان می خورم.

That sounds good to me. I’ll have the same.

 

37- نوشیدنی چه میل دارید؟

What would you like to drink?

 

38- فکر می کنم یک فنجان چای بخورم.

I think I’ll have a cup of tea.

 

39- ترجیح می دهم یک فنجان چای بخورم.

I’d rather have a cup of tea.

 

40- برای من قهوه لطفا.

Coffee for me, please.

 

41- یک لیوان لیموناد دلم می خواهد.

I feel like having a glass of lemonade.


42- گرسنه ام. بیا چیزی بخوریم.

I’m hungry.Let’s get something to eat.

 

43-خیلی گرسنه ام. هنوز وقت ناهار نشده است؟

I ‘m starving. Isn’t it lunch time yet?

 

44- صبحانه/ ناهار/ شام می خواهی/ می خوری؟

Do you want(some) breakfast/ lunch/ dinner?

 

45- حالا نه، مرسی. سیرم.

Not now, thanks. I‘m full.

 

46- گاهی صبحانه ام را سر کار می خورم.

I sometimes have breakfast at work.

 

47- معمولا شام نمی خورم.

I don’t usually eat dinner.

 

48- خوش به حالت. من نمی توانم بدون شام سر کنم/ شام نخورم.

Good for you .I can’t go without dinner.

 

49- دارم چاق می شوم. فکر می کنم باید شام نخورم.

I’m getting fat. I think I should skip dinner.

 

50- بهتر است دست از خوردن بکشم. مواظب وزنم هستم.

I ‘d better stop eating. I’m watching my weight.

 

51-ساعت 9 است. شام چه داریم؟

It’s 9. what’s for dinner?

 

52- همگی فورا باشید! وقت ناهار است.

Come on everybody! It ‘s time for lunch.

 

53- چرا یک ساندویچ دیگر نمی خوری؟/ یک ساندویچ دیگر بخور.

Why don’t you have another sandwich?

 

54- نه متشکرم. قرار است رژیم داشته باشم.

No, thanks. I’m supposed to be on a diet.

 

55- کمی دیگر ماهی میل دارید؟

Would you like some more fish?

 

56- نه متشکرم. واقعا خوشمزه است ولی من جا ندارم/ بقدر کافی خورده ام.

No, thanks. It’s really delicious, but I’ve had enough.

 

57- بستنی که می خوری؟

You’re going to have some ice cream, aren’t you?

 

58- خوب، اگر شما می خورید من هم می خورم.

Well, I’ll join you if you’re having some.

 

59- نه متشکرم. دیگر جا ندارم (سیرم).

No, thanks. I just can’t eat anymore.


60- لطفا این سیب زمینی ها را پوست بکن.

Can you peel these potatoes please?

 

61- ابتدا باید پیازها را خرد کنی.

First you should chop up/ cut up/ dice the onions.

 

62- حالا وقت رنده کردن سیب زمینی هاست.

Now it’s time to grate the potatoes.

 

63-سیب زمینی ها را با چنگال له کن.

Mash the potatoes with a fork.

 

64- لطفا این گوجه فرنگی را برای من حلقه حلقه کن.

(slice به معنای برش دادن گوشت، نان یا سبزیجات به برش های حلقوی، مربع یا نیم دایره می باشد.)

Could you slice this tomato for me?

 

65- می خواهم هسته این گیلاس ها را در بیاورم.

I’m going to stone/pit these cherries.

 

66- تخم مرغ ها را داخل کاسه ای بشکن و ده دقیقه آنها را بزن.

Break the eggs into a bowl and beat them for five minutes.

 

67- سیب زمینی ها را به شکل مکعب های کوچک ببرید.

Cut the potatoes into small cubes.

 

68- گوشت را چرخ کنید.

Grind(American) / Mince(British) the meat.

 

69- لوبیاها را از شب قبل خیس کنید.

 Soak the beans overnight.

 

70- مخلوط را هر پنج دقیقه یک بار،هم بزنید.

Stir the mixture every five minutes.

 

71- آرد را از صافی رد کرده داخل کاسه ای بریزید.

Sift the flour into a bowl.

 

72- لوبیا سبزها را بشویید و آبکش کنید.

Wash and drain the string beans.

 

73- املت را درون یک دیس بکشید.

Dish the omelet up/ slide it out on a serving platter.

 

74- روی (سوپ) جعفری خرد شده بپاشید.

Sprinkle(the soup) with chopped parsley.

 

75- حالا وقت آنست که املت را برگردانیم(پشت و رو کنیم.)

Now it’s time to flip the omelet over.


76- شیر ترش شده است.

The milk has soured/gone sour.

 

77- گوشت فاسد شده است.

The meat is rotten/has gone bad.

 

78- پنیر کپک زده است.

The cheese is moldy.

 

79- این تخم مرغ ها فاسد شده اند.

These eggs are rotten.

 

80- این نان بیات است. نان تازه نداریم؟

This bread is stale. Don’t we have any fresh bread?


81- سوپ خیلی ترش است.

The soup is very sour.

 

82- این سیب زمینی های سرخ شده خیلی شور هستند.

These French fries are very salty.

 

83- شیرینی های ایرانی زیادی شیرین است.

The sweets in Iran are too sweet.

 

84- این بادنجان طعم تلخ دارد.

This eggplant tastes bitter.

 

85- مرغ خوشمزه بود ولی ماهی بیمزه بود.

The chicken was tasty but the fish was tasteless.

 

86- این خیار شورها زیادی شور است.

These pickles are too strong.

 

87- غذای تند دوست داری؟

Do you like hot food?


88- اغلب ایرانی ها گوشت گاو و گوساله می خورند.

Most Iranians eat beef and veal.

 

89- گوشت گوسفند دوست داری؟

Do you like mutton?

 

90- بله ولی گوشت بره را ترجیح می دهم.

Yes, but I prefer lamb.

 

91- مسلمانان گوشت خوک نمی خورند.( هر سه کلمه به معنای گوشت خوک است و تفاوت در نحوه آماده کردن گوشت است.)

Muslims don’t eat pork, ham or bacon

 

92- ما یکروز در میان ماهی می خوریم.

We eat fish every other day.

 

93- بچه هایم گوشت مرغ (جوجه) را خیلی دوست دارند.

My children love chicken.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی